skip to Main Content

گزارش برنامه صعود به قله میشینه مرگ (ارتفاع ۴۰۵۰ متر)

2/5 - (1 امتیاز)

گزارش برنامه صعود به قله میشینه مرگ (ارتفاع ۴۰۵۰ متر)

 

تاریخ : ۱۵ و ۱۶ تیرماه ۸۵

وسیله نقلیه:مینی بوس

تعداد: ۱۴  نفر

هوا: صاف پس از سه روز بارندگی

ظهر شرعی = ساعت ۱۲

در ساعت ۵٫۱۵ روز پنجشنبه ۱۵ تیرماه سال ۸۵ ، از شرق تهران با یک دستگاه مینی بوس هجده نفره بنز به سمت جاده هراز حرکت نمودیم. هدف صعود به قله میشینه مرگ از سمت روستای بایجان در جاده هراز و بازگشت از روستای لزیر یا لزور در جاده فیروزکوه می باشد. در ساعت ۸٫۳۰ پس از صرف صبحانه در گردنه امام زاده هاشم به بایجان (۶۵ کیلومتر قبل از آمل) رسیدیم. از اینجا جاده ای آسفالته  به سمت باغات و روستاهای واقع در شرق محور هراز رو به بالا میرود که پس از طی مسافتی تبدیل به جاده خاکی می شود.

پس از عبور جاده از باغات و روستاها، مسیر کوهستانی است و عبور از آن در روز های بارانی با کمی دشواری همراه است.

در این قسمت از جاده انشعابی به سمت چپ و رو به پایین به سمت روستای نوسر و کمی بعد انشعابی کوتاه به سمت راست به ایستگاه (احتمالا) هواشناسی ختم می شود. پس از روستای پردمه که روستایی کوچک ، خشک و سردسیری است جاده در امتداد دره ای منتهی به گردنه سوته و در دامنه آن به سوی شرق میرود و در ارتفاعات سمت چپ (شمالی) گردنه، یک تقویت کننده بزرگ امواج از روستای پردمه دیده می شود. پس از گردنه، جاده در قسمتی مسطح و پس از طی چند دره به گردنه دیگری می رسد که ابتدای شیب سرازیری به سمت روستای نشل و محل پیاده شدن ماست. در ساعت ۹٫۴۵ به روستای پردمه و در ساعت ۱۰٫۳۰ به این نقطه می رسیم (۱) در اینجا قله میشینه مرگ در انتهای قسمت شرقی با رنگ قهوه ای کم رنگ دیده می شود.

دره ای نیز در امتداد جاده به سمت شرق به چند روستا و از جمله روستای زیبای نشل که کمی بعد پیداست ادامه می یابد.

در ساعت ۱۰٫۵۰ پس از سرازیر شدن به ابتدای دره از طریق راه مالرویی در دامنه جنوبی دره به صورت تراورس به حرکت خود ادامه میدهیم. این راه سپس با شیبی ملایم رو به بالا به یال روبرویی امتداد یافته و بعد با گردش به سمت راست از بالای تنگه ایعبور نموده و در ساعت ۱۲٫۴۰ به مرتع وسیعی که محل تلاقی دو دره بود و در بستر آن نیز رودخانه ای جریان دارد، می رسد.

در اینجا خانه ای با مصالح سنگی و سقف شیروانی و تعدادی چادر سیاه  متعلق به دامداران وجود دارد . دور آن کوههای بلندی قرار دارد که از این قرارند:

در سمت غرب قلل میشکا خونی (حدود ۴۰۰۰ متر)

در سمت جنوب قله ۳۸۰۰ متری بوم

در سمت شرق قله ۴۰۵۰ متری میشینه مرگ

در سمت شمال شرق قله درنه با ارتفاع ۳۷۵۰ متر

نام این مرتع رسم می باشد. بر روی بستر سرسبز و در کنار رود آب زلال رسم استراحت نموده و نهار را صرف می نماییم.

در ساعت ۱۴٫۱۰ در امتداد رودخانه به راه می افتیم و در ساعت ۱۵٫۳۰ به گوسفند سرای زیر قله میشینه مرگ و به همین نام میرسیم که دارای یک اتاقک با مصالح بنایی است.

در ضلع شمالی اتاقک (سمت چپ آن) چشمه پر آب گوارایی قرار دارد و ما در زمین نسبتا مسطحی در بالای همین چشمه چادر می زنیم . در بالای محل چادر ها،چشمه ای دیگر وجود دارد.

روز دوم:

در ساعت ۴٫۲۰ همراه با روشنایی روز بیدار شده( در این سال تغییر ساعت نداشتیم)، پس از صرف صبحانه، برچیدن چادرها و جمع کردن وسایل بر روی یالی که از گوشه شمالی همین نقطه شروع می شود رو به بالا رفته و در ساعت ۶٫۵۵ به ابتدای شیب قله و قیفی سنگلاخی می رسیم. ساعت حرکت از محل چادر ۵٫۵۵ بوده است.

در امتداد همین قیف رو به بالا به سمت یال منتهی به قله ادامه مسیر داده و پس از رسیدن به آن به سمت راست رفته و در ساعت ۸٫۱۵ به قله می رسیم.

از اینجا قله باشکوه پیل باهون(کلخسه) با ارتفاع ۴۰۵۰ متر در گوشه شمال شرقی، قلل دو برار، هلزم و پاشوره در گوشه جنوب غربی، دماوند در غرب و قلل کهو، سه سنگ، کاعون و ناظر در دور دست شمال غربی دیده می شود.

کمی نزدیک تر از قله دماوند از سوی غرب، قلل منطقه شامل میشکا خونیف موزون، انیس، امیری و بوم قابل مشاهده است.

پایین دست قله در سمت جنوب مرتع وسیع و سرسبزی قرار دارد که در کروکی همراه با نشانه (۴) مشخص شده و گردنه ای کم ارتفاع ( بر روی رشته اصلی البرز) آن را از مراتع آن طرف رشته شامل رسم (۲) و میشینه مرگ (۳) جدا کرده و راه مالروی فیمابین نیز از روی آن میگذرد. آبهای جاری در آن سوی رشته اصلی به دریای خزر می ریزد و آبهای این سمت (جنوب رشته) به سوی کویر می رود.  در دور دست جنوبی، بخش ارجمند دیده می شود اما  روستای لزور که به قله نزدیک تر است قابل رویت نمی باشد.

دو نفر دامدار به همراه گوسفندانشان نیز در بالای و اطراف قله بودند. در ساعت ۸٫۴۵ پس از مختصری استراحت به سمت پایین به راه افتادیم. ابتدا کمی به سمت جنوب و سپس با جهت کلی جنوب شرقی ادامه مسیر داده و از رسیدن به مرتع شماره (۴) پرهیز نمودیم تا مجددا ناگزیر به ارتفاع گرفتن نشویم.

کمی پایین تر جاده عشایری دیده میشود که تا ارتفاع ۳۶۰۰ متری کشیده شده است. این جاده به طول ۱۷ کیلومتر از لزور به سمت سد سیاهرود- که بعدا توضیح داده می شود- احداث شده و تا این نقطه نیز امتداد یافته است. درانتهای جاده یک دستگاه سواری (سمند)و یک دستگاه وانت  (مزدا) پارک بوده است. کمی در امتداد جاده تا انتهای دشت پایین دست رفته و سپس از راه مالرو از آن جدا شده و به راست میرویم. روبریمان سد و دریاچه سیاهرود و در قسمت فوقانی سمت چپ آن روستایی کوچک و در بین آنها از روبرو جاده عشایری دیده می شود.

کمی پایین تر بر سر راه ما، و در سمت راست(غرب) دریاچه، چشمه پر آبی قرار دارد (۵) که در ساعت ۱۰٫۲۰ به آن میرسیم. سپس از سمت راست سد به سمت کف رودخانه ای که از دور دیده می شود حرکت میکنیم. در ساعت۱۱ به بستر سرسبز و نسبتا وسیع و مسطح بستر رودخانه در پایین دست سد می رسیم. چشمه پر آبی در این قسمت به نام موجز چشمه ( به گویش محلی یعنی معجزه) بوده که بر اثر سیلاب های اخیر تا حدودی خراب شده است. در انتهای این قسمت مسطح راه مالرویی به سمت راست رو به بالا میرود که به دلیل غیر قابل عبور بودن کف رودخانه برای چارپایان مورد استفاده اهالی قرار میگیرد و مقصد آن نیز لزور است.

ما مسیر زیبا و متنوع کنار رودخانه را انتخاب نموده، در ساعت ۱۱٫۵۵ زیر غار کوچکی در کنار آب که به تازگی خشک شده بود و روبروی دیواره ای بلند اطراق نموده و در ساعت ۱۳٫۰۵ پس از استراحت کافی و صرف نهار در امتداد رودخانه به راه خود ادامه دادیم.

کمی بعد این تنگه زیبا و بی خطر با تنگه ای دیگر در محلی مسطح و سرسبز تلاقی نموده و سپس در مسیری سنگلاخی با شیبی تند اما کوتاه به کف تنگه باریک اصلی میرسد که البته از اینجا می بایستی با رعایت کمی احتیاط طی شود. تنگه باریک مورد اشاره ، مسطح و در قسمت هایی پوشیده از آب بوده و لذا بهتر است از همان ابتدا با درآوردن کفش و جوراب به آب زد. طول این قسمت حدود ۱۰۰ الی ۱۵۰ متر است. در ساعت ۱۳٫۴۵ به انتهای تنگه رسیدیم و کفشها را پوشیدیم. از این جا راه مالرو سرازیر شده و در مسیری پوشیده از تخته سنگهای بزرگ ناشی از ریزش (شبیه منطقه علم کوه) مجددا به قسمت مسطح کف دره منتهی میشود. در ساعت ۱۴٫۱۵ به ابتدای قسمت مسطح و کنار درختی رسیده و سپس در مسیری تقریبا مسطح به بالای روستای لزور میرسیم. عبور از قسمت تخته سنگها خطرناک نبوده و مستلزم رعایت احتیاط است.

در ساعت ۱۵٫۱۵ به روستای لزور که جمعیتی در حدود ۵۰۰۰ نفر با مراکز مخابراتی ، سالن ورزش پوشیده، ساختمان مخابرات و جاده آسفالته دارد می رسیم. فاصله این روستا تا جاده فیروزکوه حدود ۳۵ کیلومتر است و با همان مینی بوس چار ساعته به تهران رسیدیم.

 

 

 

This Post Has 0 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top