skip to Main Content

خاطرات سنگ‌نوردی در دهه پنجاه؛ مرور یک حادثه تلخ در بندیخچال

4.9/5 - (31 امتیاز)
وقتی همنوردم مشغول حمایت از من بود، من در حالی‌ که رکاب می‌زدم، ناگهان صدای فریادی شنیدم و با چشمان خودم دیدم که یکی ازبچه‌ها سقوط کرد!

 سایت گروه کوهنوردی هفت‌سران لار؛ علی ملک: مرور تجربیات ورزشکاران دهه‌‌های گذشته، همواره می‌تواند چراغ راه آیندگانی باشد که قدم در مسیر ورزش می‌‌گذارند. خصوصا ورزش‌های انسان‌سازی مانند کوهنوردی و سنگ‌نوردی که علاوه بر سلامتی جسم، تاثیر بسزایی در افزایش سلامت روان، تقویت مهارت‌های گروهی و اجتماعی افراد دارد.

در این نوشتار به مرور حادثه‌ای در بند یخچال می‌‌پردازیم که در دهه پنجاه شمسی رخ داد و خاطره‌ای تلخ را برای سنگ‌نوردان آن روزها، رقم زد. با بررسی ابعاد و علل این واقعه، باید درس‌‌ها و عبرت‌های این حوادث را به نسل جدید عرضه کرد و در عین حال، یاد کسانی را که در راه این ورزش، جاودانه شده‌اند، زنده نگه داشت.

ما در اردیبهشت سال ۱۳۵۵ طبق روال هرسال با تیمی حدوداً بیست نفره برای کار روی دیواره بند یخچال، عازم پناهگاه شروین شدیم. صبح روز بعد در حالی که سطح صخره‌ها به دلیل باران شب قبل، خیس شده بود، ازمسیر «طاقچه» به میانه دیواره و  زیر کلاهک رفتیم و دردو سه گُرده، مشغول به کار شدیم.

تعدادی هم به پایین پناهگاه اعزام شدند تا روی صخره کلاهکی، صعود میمونی انجام دهند وکمی پایین‌ تر نیز، «بولدرینگ*» کار کنند. من و دوستم محمد که سرطناب بود، عازم کلاهک شدیم تا به قله اسپیلت برسیم.

وقتی همنوردم محمد، کلاهک را صعود کرد و مشغول حمایت از من بود، من درحالی‌ که رکاب می‌زدم، ناگهان صدای فریادی شنیدم و با چشمان خودم دیدم که یکی ازبچه‌ها سقوط کرد. سریع‌ خود را به کنارمحمد رساندم و او را در جریان گذاشتم.

سپس با هم ازمسیر نرمال صخره‌ها، پایین آمدیم و به سمت میدان سربند به راه افتادیم چون در این فاصله سایر دوستان، جسد دوست متوفی‌مان را سریعا برده بودند. او که «سیروس رضوان قهفرخی» نام داشت، دانشجوی سال اول رشته مهندسی راه ساختمان بود.

 تجهیزات، علت اصلی حادثه

متاسفانه این حادثه نیز مانند بسیاری از حوادث سنگ‌نوردی، به سادگی قابل پیشگیری بود. چون درآن زمان ما از «هارنس» استفاده نمی‌کردیم و از آن اطلاعی نداشتیم. فقط با گره‌های متعارف سنگ‌نوردی و البته افزودن گره ضامن حمایت می‌شدیم.

اما سیروس با «گره هشت*» که روی بادگیر خیسش انداخته بودند، از دیواره بالا می‌رفت که ناگهان «پاندول*» شد و حلقه از تنش سُرخورد و درآمد.

او درون طاقچه افتاد و هرچه تلاش کرد نتوانست خود را نگه دارد و متاسفانه سقوط کرد و با رفتنش، غم و اندوهی همیشگی برای‌مان باقی گذاشت.

تابلوی یادبود

در تابستان همان سال پناهگاه تخت فریدون توسط دانشجویان کوهنورد دانشکده فنی و با یاری بی‌‌دریغ کوهنوردان سایر دانشگاه‌ها نظیر صنعتی آریامهر (شریف)، علم‌ وصنعت، پلی‌تکنیک (امیرکبیر) و دیگر دانشکده‌های دانشگاه تهران و دوستان کانون کوهنوردان تهران احداث شد.

هم‌اکنون، تابلوی رنگ‌ و رو رفته‌ای به یاد سیروس و دوست عزیز دیگری از دانشکده فنی دانشگاه تهران، به نام «هادی مستوفی» که دانشجوی سال چهارم رشته مکانیک بود، درگوشه سمت راست درِ ورودی پناهگاه تخت فریدون قراردارد. هردوی آنها جوانانی شاد، باروحیه و شریف بودند که در مسیر کوهنوردی جان خود را از دست دادند. یادشان گرامی باد.

 کوهنورد دیگری که در دماوند، جاودانه شد

هادی مستوفی در جریان برنامه صعود زمستانی ما از رخ‌های مختلف قله دماوند در سال ۱۳۵۳ پس از صعود و در راه بازگشت از قله، به علت پرهیز از قسمت‌‌های سنگی زیر بام برفی و حرکت از کنار یخچال، سُرخورد و به صخره‌ها برخورد کرد و جان باخت.

جنازه این کوهنورد در خرداد سال ۱۳۵۴ توسط گروهی از کوهنوردان دانشکده فنی دانشگاه تهران رویت شد و با همراهی چند نفر از ساکنان محلی به پایین منتقل شد.

توضیحات:

  • بولدرینگ: صعودها در ورزش سنگ‌نوردی به سه بخش تقسیم می‌شود: صعود بلند، صعود سرعتی و صعود بولدرینگ. در صعود بولدرینگ، مسیر طی شده توسط سنگنورد، کوتاه و تعداد گیره‌های مسیر بسیار کم است، ولی مسیر آن بسیار مشکل و سخت خواهد بود. معمولا دیواره‌های مورد استفاده در این روش، ارتفاع کمی دارد، عبور از مسیر بولدرینگ، به قدرت بدنی، تکنیک و تمرکز بالایی نیاز دارد.

در این روش معمولا سنگ‌نوردان به خاطر ارتفاع کمی که با سطح زمین دارند (بین یک الی شش متر) بدون وسایل و ابزارهای حمایتی صعود می‌کنند، این روش معمولا بین سنگ‌نوردان به نام بولدر معروف است.

  • هارنس: این ابزار، یکی از تجهیزات حیاتی در صخره‌نوردی است که صخره‌نوردان، به کمک آن، به طناب یا کارگاه متصل می‌شوند. این وسیله کاربردی، اولین بار در اواخر قرن نوزدهم توسط یک کوهنورد هلندی به نام «ژان ایمیک» ابداع شد. هارنس‌های اولیه، نوعی طناب یا تسمه نایلونی بودند که در اطراف کمر بسته می‌شد. طی دهه‌‌های بعدی، رفته‌رفته هارنس‌‌ها کامل‌تر شدند تا هم ایمنی بیشتری ایجاد کرده و همچنین سهولت بیشتری در استفاده داشته باشند.

  • گره هشت:نوعی گره است که با یک پیچش روییک گره ایجاد می‌شود. این گره در صعودهای فنی و غارنوردی برای فشارهای کم و متوسط و برای اهداف تزئینی کاربرد دارد. گره هشت دوبل نیز برای داشتن یک حلقه در انتهای طناب یا در دور یک شئ استفاده می‌شود.

زدن این گره آسان بوده و از امنیت خوبی برخوردار است اما احتمال دارد در صورت فشار سنگین بر روی گره باز کردن آن دشوار باشد.

  • پاندول: وقتی هنگام سنگ‌نوردی و صعود روی یک مسیر بلند، برای گرفتن گیره بعدی، تلاش می‌کنید و به علت خستگی یا نداشتن توانایی لازم نمی‌توانید گیره را بگیرید و دست و بدن‌تان از دیواره جدا شده، به سمت پایین سقوط می‌کنید، پاندولی می‌‌دهید. البته کسی که به عنوان حمایت‌چی آن پایین شما را حمایت می‌کند، می‌تواند سریع طناب شما را جمع کند تا کمتر سقوط کنید.

کلمات کلیدی:

سنگ‌نوردی، صخره‌نوردی، هارنس، بولدرینگ، گره هشت، پاندل،سیروس رضوان قهفرخی، هادی مستوفی، بند یخچال، پناهگاه شروین

(کلیه حقوق متعلق به سایت گروه کوهنوردی هفت‌سران لار است و استفاده از این مطلب فقط با درج منبع، مجاز است).

 

This Post Has One Comment

دیدگاهتان را بنویسید

Back To Top